جدول جو
جدول جو

معنی گدایی کردن - جستجوی لغت در جدول جو

گدایی کردن
(زَ پُ زِ جَ شُ دَ)
تکدی کردن. دریوزه کردن. سؤال کردن. صدقه خواستن. تکدی:
پادشاهیت میسر نشود بر سر خلق
تا بشب بر در معبود گدائی نکنی.
سعدی.
وگر جور در پادشائی کنی
پس از پادشاهی گدائی کنی.
سعدی.
سعدی شیرین سخن در راه عشق
از لبش بوسی گدائی میکند.
سعدی.
گر گدائی کنی از درگه او کن باری
که گدایان درش را سر سلطانی نیست.
سعدی.
شب بر در حق گدائی کند. (مجالس سعدی). رجوع به گدائی شود.
- امثال:
صد سال است گدائی میکند هنوز شب جمعه را نمیداند
لغت نامه دهخدا
گدایی کردن
دریوزه کردن کدیه کردن سوال کردن: گر گدایی کنی از درگه او کن باری که گدایان درش را سرسلطانی نیست. (سعدی)
فرهنگ لغت هوشیار
گدایی کردن
گدا: شکست و مشکلات
چیز به گدا دادن: برای کارهای خوبتان از شما تمجید خواهد شد
گدا بودن: هدیه خواهید گرفت - لوک اویتنهاو
اگر در خواب دید گدائی می کرد و مردم او را چیزی می دادند، دلیل خیر وبرکت است. محمد بن سیرین
گدا در خوابهای ما انسانی است بزرگ منش و خیر و نیکو کار که بدو ن آشنائی قبلی به ما محبت می کند و خیر و خوبی می رساند. اگر ببینید خودتان گدا شده اید خوب است و خواب شما می گوید نیکی می کنید. اگر در خواب ببینید که گدا شده اید و از مردم کمک می خواهید خواب شما می گوید به دیگران محبت و کمک می کنید و کسی از این نیکی و خوبی آگاه نمی شود. اگر دیدید به صدای بلند گدائی می کنید و کمک می خواهید از این ناراحت هستید که چرا دیگران به خوبی و صداقت شما توجه ندارند و قدر آن را نمی دانند و سپاسگزاری نمی کنند. منوچهر مطیعی تهرانی
دیدن گدائی بر چهار وجه است. اول: خیر و برکت. دوم: منفعت. سوم: معیشت. چهارم: عز وجاه.
اگر دید از مردم چیزی میخواست و نمی دادند، دلیل که کارهای وی بسته شود.
فرهنگ جامع تعبیر خواب

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دایگی کردن
تصویر دایگی کردن
دایه بودن، شیر دادن به کودک و پرستاری کردن او
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گرامی کردن
تصویر گرامی کردن
عزیز کردن، ارجمند کردن
فرهنگ فارسی عمید
هاچیدن نیدن آنیهیدن جامنیدن زامنیدن وازنیدن هاختن هختن ویتاردن راهنمایی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گدائی کردن
تصویر گدائی کردن
تکدی کردن، دریوزه کردن، صدقه خواستن، سئوآل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سقایی کردن
تصویر سقایی کردن
سقایت کردن آب دادن، آب فروختن
فرهنگ لغت هوشیار
میل کردن تمایل یافتن: گرایش نکردی بکار دگر گهی پای کندی زتن گاه سر. (نظامی)، قصد کردن آهنگ کردن: گهل دل برفتن گرایش کند گهی خواب را سر ستایش کند. (نظامی سروری)، سرپیچی کردن نافرمانی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
سنگینی کردن، تولید ناراحتی کردن: و علامت خلط بلغمی آنست که ملازه دراز شود... و سوزش و گرمی نکند لکن گرانی می کند، سر سنگینی تکلف: هر آنکه که دینار بردی بکار گرانی مکن هیچ بر شهریار، تکبر خودپسندی: پیر بدو گفت: جوانی مکن در گذر از کارو گرانی مکن. (نظامی)، گرانجانی سخت جانی: تونه و من در جهان زندگان راستی باید گرانی میکنم. (سند بادنامه)
فرهنگ لغت هوشیار
عزیز داشتن محترم داشتن: بخدایی که مرا بتو گرامی کرد و تو را بمن گرامی کرد
فرهنگ لغت هوشیار
آسیب رساننده آزار دهنده گزنده: نه از تخم ایرج زمین پاک شد نه زهر گزاینده تریاک شد، مجازات کننده کیفر دهنده: گزاینده هر که جوید بدی (خدا) فزاینده فره ایزدی، موهن زننده: بگفت آن گزاینده پیغام اوی همانا که بد زان سخن کام اوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرانی کردن
تصویر گرانی کردن
((گِ. کَ دَ))
سبب ملال بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هدایت کردن
تصویر هدایت کردن
Head, Pilot, Steer
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نهایی کردن
تصویر نهایی کردن
Finalize
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از هدایت کردن
تصویر هدایت کردن
diriger, piloter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نهایی کردن
تصویر نهایی کردن
finaliser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نهایی کردن
تصویر نهایی کردن
finaliseren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نهایی کردن
تصویر نهایی کردن
अंतिम रूप देना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نهایی کردن
تصویر نهایی کردن
finalizzare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از هدایت کردن
تصویر هدایت کردن
dirigere, pilotare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از هدایت کردن
تصویر هدایت کردن
führen, fliegen, steuern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نهایی کردن
تصویر نهایی کردن
abschließen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از هدایت کردن
تصویر هدایت کردن
leiden, vliegen, sturen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نهایی کردن
تصویر نهایی کردن
finalizar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از هدایت کردن
تصویر هدایت کردن
очолювати , пілотувати , керувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نهایی کردن
تصویر نهایی کردن
завершувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از هدایت کردن
تصویر هدایت کردن
возглавлять , пилотировать , управлять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نهایی کردن
تصویر نهایی کردن
завершать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از هدایت کردن
تصویر هدایت کردن
kierować, pilotować, sterować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نهایی کردن
تصویر نهایی کردن
finalizować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از هدایت کردن
تصویر هدایت کردن
dirigir, pilotar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از هدایت کردن
تصویر هدایت کردن
dirigir, pilotar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نهایی کردن
تصویر نهایی کردن
finalizar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از هدایت کردن
تصویر هدایت کردن
नेतृत्व करना , पायलट करना , मार्गदर्शन करना
دیکشنری فارسی به هندی